۱۴۰۱/۷/۲۵ - ۸ : ۵

«پیام برنامه سازان رادیو»

«پیام برنامه سازان رادیو»

علیرضا قاضی زاده احسائی - ناگهان، آغاز شد و از آن روز، صدا، بی وقفه با تمام اهالی این سرزمین، در تمام لحظه ها، با تمام لهجه ها و لحن های رنگارنگ سخن گفت. از آن روز، «صدا»، میهمان خانه های هر کوی و برزنی شد.
اینجا تهران است رادیو ایران
این اولین جمله ای بود که از رادیو ایران به گوش رسید .
ساعت ده صبح روز چهارم اردیبهشت ماه سال 1319 رادیو بطور رسمی در ایران فعالیت خود را با عنوان رادیو تهران آغاز کرد .
در واقع رادیو فقط یک جعبه کوچک نیست، بلکه جبهه فرهنگی است ، یک جبهه پر از حرکت است.
آنان که این جعبه را به جبهه فرهنگ سازی تبدیل می کنند، سربازان تعقل و شعورند.
آغاز هشتاد وسه سالگی رادیو وهمینطور روز ملی رادیو را به همکارانم به‌ ویژه قدیمی‌های رادیو در کنار جوانان پرنشاط و خلاق تبریک می‌گویم و یاد درگذشتگان و ستارگان پرفروغ تاریخ پرشکوه رادیو را که امروز در میان ما نیستند گرامی می‌دارم
روزت مبارک ای بستر حیات کلمه ، ای رادیو
محمد اوزی

سروده آقای محمد جاوید شاعر برنامه رادیو صبا

هست روز چارم از اردیبهشت
سالروز ماندگاری صدا
شد انیس و مونس ما رادیو
پخش شد امواج او در هرکجا
رفته هشتاد و دوسال از عمر او
چون رفیقی بوده او همراه ما
کرده ما را از وقایع با خبر
پخش کرده سال ها شور و صفا
زاد روز رادیو  تبریک باد
دور باد از موج او درد و بلا
فریبا باقری گوینده رادیو صبا:
وسط یه روز شلوغ و کلی کار راه افتادم به سمت رادیو و هی تو دلم داشتم غر میزدم که ای بابا آخه تو که وقت نداری ،رادیو هم که پول نداره چرا تو این ترافیک این همه وقت میذاری میری و میای و... که یهو یاد روزای اول کارم تو رادیو افتادم دانشگاه و کار و کنارش رادیو. روزایی که قرار بود بیام سر برنامه انگار پرواز میکردم از شوق. و همش توی راه با خودم فکر میکردم چه خوشبختم که آرزوم برآورده شد، که پشت میکروفونی میشینم که جای آدم های بزرگ فرهنگ و هنر و رسانه ی این کشور بوده ، که چه خوب که میتونم با مردم حرف بزنم ،فکر میکردم  کلی آدم آرزو دارن یک بار پشت این میکروفون بشینن. خلاصه که مرور  اون روزا باعث شد یادم بیاد چه خوشبختم که میتونم عضو کوچک خانواده ی بزرگ رادیو باشم، و باز پرواز کردم تا رادیو.
فریبا باقری...رادیوصبا
مهبد قناعت پیشه گوینده رادیو صبا:
صدا ، صدا ، صدا . حرکت !
اینجا رادیوست ، میهمانی گرم صداها .
روزو شب همدم با وقار و نجیب کسانی است که به دنبال رفیقی ناب می گردند .
در شادی و غم کنار توست. 
تو را می برد به سالهای پاک کودکی .
می پراند تا بلندای آسمان .
گوشت را نوازش می کند و قلبت را سرشار از نواهای خوش.
اینجا رادیوست . همه چیز گره خورده بر موج عشق.
فرقی نمی کند کدام سمت این موج باشی . بشنوی یا حرف بزنی . همه چیز اینجا حال و هوای دیگری دارد .
چشم  دل است که می بیند .
خیال است که جان می گیرد .
و همین است که آن را بی بدیل می کند .
برای هر کس رادیو مخصوص خود اوست و همین اعجاز رنگارنگ بازی صداهاست در این جعبه جادویی .
بمانی برایمان که دوستی ات از گذشته تا به حال سراسر مهر بوده است و نیکی .
روز رادیو بر عاشقانش مبارک .
ارادتمند و خادم شما در رادیو
امیرحسین مدرس گوینده و مجری رادیو صبا:
مجموعه‌ای از آرزوها و نیازهای بشر، منجر به پدید آمدن رادیو شد. نیازها و آرزوهایی کهنه نشدنی و پایان ناپذیر همچون شنیدن و شنیده‌شدن، دانستن، گریز از تنهایی و سکوت، انتقالِ داشته‌های گوناگون، اُنس و ارتباط، کشف و شناختن ، و نهایتاً جاودانگی.
رادیو، در مدّت عمر خود تاکنون، همراه غم‌ها و شادی‌ها و بیم‌ها و امیدهای مردم در تمامی دنیا بوده و از زمانِ تولّدش هیچ اتفاق مهمٌی را نمی‌توان یافت که رادیو در آن، حضور و نقشی مؤثّر و  جریان‌ساز نداشته است. همین جعبه‌ی کوچکی که حتّی ازکار‌افتاده‌هایش را - در شکل‌ها و رنگ‌های مختلف - همچون مومیایی‌های برجا مانده از عصرِ باستان، در خانه‌ها و موزه‌ها و عتیقه‌فروشی‌ها نگهداری می‌کنند...
در یک نکته، خلاصه کنم که روحِ رادیو، نویسندگان و گویندگان و تهیه‌کنندگان آن هستند و بی‌اینها رادیو جز نام و مصنوع و جسمی بیش نیست.
حسین معصومی تهیه کننده رادیو ایران:
رادیو، گیرا و دلرباست.  سخت می شود دلبسته اش نشد!  رادیو، شاید به لحاظ فناوری، قدیمی تر از  سایر رسانه های امروزی باشد و  هم نسل پدیده های منسوخی مثل تلگراف؛ اما همه چیزِ رادیو در فناوری خلاصه نمی شود. رادیو، روحی دارد که آن را زنده و جوان نگه می دارد.  همین روح است که در عصر دیجیتال، بسترهای تازه را به استخدام صدا در می آورد، و بستر و سنگر پیشین را نیز حفظ می کند. رادیو، پاسخی به چند نیاز اصیل انسانی است. نیاز به گفتن، نیاز به شنیدن،  و نیاز به درک شدن.
رادیو، هیچ زمان، رسانه ای یک سویه نبوده. حتی در روزگاری که از سامانه های پیامکی و ابزارهای تعاملی امروزی خبری نبود، باز هم رادیو رسانه ای یکسویه نبوده. رادیو، هم با مخاطب حرف می زده، هم حرفِ مخاطب را شنیده و بازتاب داده. اهالی رادیو همیشه با مخاطبان این رسانه تعامل داشته اند.
و چه بسیارند خاطره های شیرینی که  از همین تعامل ها، در ذهن هر دو طرف شکل گرفته!  
رادیو، رسانه همه  مردم است. نه به نسلی خاص اختصاص دارد، و نه به طبقه و صنفی ویژه. رادیو، ارزان ترین رسانه جمعی  و در دسترس ترینِ آن هاست.
رادیو، رفیقی است که همیشه می شود کنارش نشست و از او خواست که برایمان حرف بزند! حرف های شیرین و  دلنشین! حرف های آموزنده! و حرف های تازه!
رادیو جان
تولدت مبارک
شهاب شهرزاد کارشناس فرهنگی:
رادیو و شهامتِ پیشگامی
زمانی ماری آنتوانت آخرین ملکه‌ی فرانسه - پیش از انقلاب بزرگ - در پاسخ به مردمان گرسنه که نانی برای خوردن نداشتند گفته بود: چرا کیک نمی‌خورید؟!
در همین اندوه جمعی کرونا و در روزگار قحطی روغن خوراکی در این سرزمین، یکی از فرنشینان گفته بود: چرا مردم روغن آووکادو نمی‌خورند؟!
تجویزات آووکادویی و تشویق به کیک‌خوری هر دو بازآمده‌ی نگاهی‌ست که مردم را نمی‌بیند. خودش را به تمامی، "مردم" می‌شناسد!
رادیوی آووکادویی، رسانه‌ی مردم نیست. رسانه‌ی ادراک نیست، پَرت از جامعه و درگیر خودتخریبی‌ست. رادیویی که راستش را نمی‌گوید، ضدِ رابطه با مخاطب، دروازه‌بانِ خبر و تحریف‌گرِ پیام است. و به قول شخصیت پدر در کتاب بادبادک‌پران، این، همان دزدیدنِ حقِ دیگران برای دانستن و آگاهی از حقیقت است.
رادیو، در تعاریف تازه و صمیمی، سرپناهِ روانی و عاطفی مخاطبان است. آیینه‌ی همگانی و اراده‌ای جمعی‌ست که می‌تواند رسانه‌ی بحران باشد.
در رادیو، برای واگویی تمامِ آن‌چه در سینه داریم، تنها صدا را به اختیار می‌گیریم. در رسانه‌ای که تمامِ پیام و تمامِ جوانبِ پیام باید چنان انتقال یابد که با معنای اصیل، بر جانِ گیرنده بنشیند. نه این ‌که در میانه‌ی راهِ انتقال تغییر قیافه بدهد یا با معنای غیراصیل ادراک شود یا به نقض غرض برسد. این فراگرد با فروکاست‌گرایی به دایره‌ای مانند می‌شود که پیوسته از خودش و گیرندگانش چنان تغذیه می‌کند تا به زوال برسد. همچنان‌که امروز رادیو منهای پس‌فرست و تعامل مخاطب، به مختصات فراگرد نمی‌رسد. بدونِ سکوت هم به خاکِ مرگ می‌نشیند.
رادیو، امروز از نظر سرعت و وسعت ارتباط با مخاطب، نخستین و مهم‌ترین جبهه‌ی جهاد فرهنگی‌ست. خط مقدمِ رو‌به‌رویی با نفوذ ویرانگر فرهنگی و پایگاه پویای بازسازی هویت پایدار جمعی مبتنی بر وجوه ممتاز اشتراکی؛ که مهم‌ترینِ آن در این سرزمینِ رنگ‌رنگ، زبانِ فراگویشی و ملی‌ست. زبانی که واگویه‌ی تاریخ و ریشه‌ها و پیوندهای ایرانیان است.
به رسانه شادباش باید گفت که در این سال‌ها، رادیو ایران در بین رسانه‌های پرشمار دیگر به جایگاهی یکه و مختصاتی ممتاز رسیده و در خاکریزهای فرهنگی،  نگاهبان و پیشگام و خط‌شکن بوده است. رادیویی که به جایِ رفیع و شریفِ پایگاه زبان فارسی در بین رسانه‌ها و پرمخاطب‌ترین رسانه‌ی شنیداری محتوا‌محور دست یافت.
رادیویی که به گمانم در جهادی رسانه‌ای، از نخستین بودن گریزی نداشت: برای نخستین بار به اجرای "نظارت زبانی" در تولیدات رسانه‌ای و فرهنگی پرداخت و این نظارت در ساختار اجرایی و محتوایی رسانه جان گرفت و گام برداشت. پیش از تلویزیون و یا هر رسانه‌ی دیگر. رادیو ایران به رسانه‌ی پیشگام در نقد و نظارت زبانی تبدیل شد، تا آن‌جا که امروز، فرنشینان در سخن گفتن و نوشتن خود،  به جدّیت رصد قانونی‌ رفتار و گفتار و نوشتارشان در رسانه آگاهی یافته‌اند و نقدها و هشدارهای زبانی به رسانه‌های تماشایی و شنیداری دیگر هم سرایت کرده است؛ قطاری که نباید از حرکت بایستد.
اما فارسی سخن گفتن درست و شایسته در رسانه، گام نخستِ این رفتار انقلابی‌ست. برای گسترش و احیای زبان ملی و میانجی در بین مخاطبانی از تمامی اقوام باشکوه ایرانی، حتی درست‌گویی به‌تنهایی کافی نیست. آن‌چه چرخِ زبان را در رسانه پیش می‌برد، تولید واژه، ادبیات و محتوای گیرا و سودمند است.
این، مختصات برنامه‌سازی در رسانه را در حدًِ یک جریان فرهنگی همگرا و موثر ارتقا می‌دهد و قدرت رسانه را در نقد، سوال و اصلاح، همسو با اراده‌ی گویا و مگوی جامعه‌ی مخاطبانش بالا می‌برد.
همچنان‌که در "کافه هنر" رادیو ایران، از گفتار رئیس جمهوری تا نوشتار مدیران و فرنشینان را نقد کردیم. بازآمده‌ی این تلاش، شکل‌گیری ظرفیتی بالا برای نقد در رسانه است که می‌تواند بستری برای حضور اندیشه‌های پویا و نیک‌خواه باشد. همچنان‌که در این‌سال‌ها، صداهایی در برنامه شنیده شد که فقط رادیو ایران و کافه هنر را برای طرح نقد آزادانه انتخاب کرده‌اند.
ما در برنامه‌ی کافه هنر، برای نخستین بار در کنار نقد زبانی، به "زبان نقد" پرداختیم. به زبان نقد در رسانه و نیز به ادبیات نقد.
برای نخستین بار در تاریخ رسانه‌ای ایران، برنامه‌ای در دل یک برنامه شکل گرفت: "نقداهنگ" در دل کافه هنر، تا به جای انکار آن‌چه می‌شنویم، به نقد موسیقی و آثار روز بپردازیم.  به نقد تمام ارکان "موسیقی" که تعریفی تازه و متفاوت از گذشته یافته است: از ترانه و صدای خواننده تا آرایمان و ترکیت و نهایی‌سازی و جزئیات ضبط. نقد، روشنگر است و به ما کمک می‌کند تا حتی از ابتذال نترسیم؛ چون در برابر ذهن منتقد ما، جاذبه‌ای نخواهد داشت. در عوض ابتذال را نقد و رسوا می‌کنیم و در کنار آن به شناختِ آثار فاخر می‌نشینیم.
رادیو باید به سوی این باور برود که: ما و مخاطب در دو جبهه نیستیم؛ همه در پیِ کشفیم. همه با شرح صدر، در نقدِ مشفقانه، می‌آموزیم و آن را رشددهنده می‌یابیم. پس، زنده‌باد منتقدِ من! به راستی ما در تجربه‌ی این سالیان، منتقدان رسانه را به اندازه‌ی مهرورزانش احترام کرده‌ایم؟
به رفیقان راه، به سربازان و سرداران فرهنگ، روز رادیو را گواراباد می‌گویم. گوارا از این رو باد که بهاری برای دوام‌آوری، میدان‌داری و فرهنگ‌پروری بسازد. روز رادیو - بهار ۱۴۰۱
نوید جولایی تهیه کننده رادیو:
نوید جولایی هستم از تهیه کنندگان رادیو.
اگه بخوام رادیو رو تعریف کنم باید تو یک کلمه بگم عشق
رادیو عشق و دوست داشتنه، عشق به کار کردن و دوست داشتن مردم.
مخاطب و شنونده حرف اول رو میزنه و اینکه وقتی ما بچه های رادیو این حس رو داریم که کلی مخاطب پر انرژی و باحال منتظر شنیدن هستن حالمون رو خوب میکنه.
رادیو در واقع  رسانه ای متفاوت رو به وجود می آره که هم بر نگرش مخاطب تاثیر می میزاره و هم اون رو به این توصیفات وابسته می کنه .
با توجه به اینکه در عصر ارتباطات و تکنولوژی هستیم باید تلاش کنیم از همه لحاظ که خودمون رو به روز نگه داریم چون با توجه به گستردگی  فضای اینترنت و دسترسی راحت به اون افراد خیلی راحت و سریع میتونن به آخرین اخبار و اطلاعات و موسیقی دست پیدا کنند، پس این به روز بودن برنامه سازان و عوامل در جذب هرچه بیشتر مخاطب کمک میکنه.
طبق تعاریف، رادیو رسانه‏اى کوره و صدا تشکیل‏دهنده ماده اصلى پیام‏هاى رادیویه بنابراین، ترکیب اون با دیگر عناصر صوتى رادیو مانند موسیقى، افکت و سکوت ارتباط فکرى و معنوى کاملى برقرار مى‏کنه. با این تفاسیر میشه گفت این مزایا باعث برتری رادیو  نسبت به رسانه های دیگه میشه.
من خیلی خوشحالم که به عنوان عضو کوچکی از این خانواده گرم و صمیمی میتونم تو این مجموعه کار کنم و امیدوارم بزرگی و نجابت رادیو روز به روز بیشتر دیده بشه. ‌گفتم نجابت چون از نظر من هم رادیو هم خانواده رادیو نجیب هستند.

پیام حسن اسماعیل‌پور گوینده رادیو جوان:
من حسن اسماعیلپور گوینده شبکه رادیویی جوان هستم و از سال ۱۳۷۹ وارد سازمان شدم که بخش مهمی از کار من در رادیو بوده است. یکی از ویژگی‌های رادیو ارتباط مستقیم با مخاطبان از طریق پیامک یا تلفن است که باعث می‌شود زمان اجرا حال خوبی پیدا کنیم و زمانی که برای این مخاطب همراه، تولید محتوای چالشی و جریان‌سازی مثل برنامه آفساید می‌کنیم ، هم خودمان و هم مخاطبین در مسیر درستی قرار می‌گیریم.
اصل چیزی که در رادیو باید گفته شود بحث فرهنگ و فرهنگ پروری ست. بسیاری می گویند آیا می‌شود در برنامه رادیویی این کار را کرد؟ صدرصد می‌شود. وقتی آسیب‌شناسی میکنیم و با جریان سازی درست، سعی میکنیم یک منطق را در دل جامعه جا بیاندازیم، جامعه هدف ما که جوانان هستند به برنامه ما توجه می‌کنند و به نظرم فرهنگ پروری در جامعه در رسانه رادیو خیلی بیشتر از رسانه های دیگر اتفاق می افتد.
رادیو این بستر را فراهم کرده است که همه این‌ها در جامعه بازتاب داشته باشد و ما این را از صحبت مستقیم با مردم در رادیو می‌فهمیم.
در چند سال اخیر رادیو اعتماد بسیاری از مردم را به رسانه بازگردانده و این مهم است که مخاطب به برنامه‌های ما اعتماد کرده و سر ساعت منتظر یک برنامه است. این یعنی حس دوطرفه ای شکل گرفته که این هم از ظرفیت‌های رادیوست.
در پایان من روز رادیو را تبریک میگویم و این تبریک مخصوص یک خانواده 600-700 نفره نیست، بلکه مخصوص یک خانواده 90 میلیونی است. چرا که رادیو همیشه در دورافتاده ترین نقاط ایران و در همه روستاها نیز در دسترس بوده است و بالاخره همه افراد حتی گذری رادیو را گوش می دهند. این خانواده بزرگ باید در کنار هم باشند و به رشد یکدیگر کمک کنند.

الهام شوقی گوینده رادیو تهران:
زمان زیادی از آشنایی ما می گذرد. چنان رفاقتی که آن را با هیچ اتفاقی دراطرافم عوض نمی کنم. 26سال مثل معلمی دلسوز، به من فرصت آموختن داده ! 
 رفاقتی برمبنای صدا ، کلمه ، امید ،آگاهی ، تعهد به کار و احترام. حالا که روزِاوست قدردانش هستم و تمام تلاشم را خواهم کرد، تا زکاتِ این حس خوبِ 26 ساله را با حفظِ سطح کیفی برنامه هایم در رادیو بپردازم. 
از رادیو گفتن برای من، به مثابه از زندگی گفتن است زیرا آنقدر در رادیو زندگی نهفته است که به  عنوان گوینده ای شاغل درمحیط آن ، مرا نیز با خود در این فراز و فرود واقعی همراه می کند ! شنوندگان شاد ، غمگین ، متوقع ، دلسوز، مطالبه گر ، حرف حساب زن ، و گاه کم لطف نیز               بخشی از همین زندگی همیشه نهفته در رادیوست. این پیام را از او سالهاست دریافت کرده ام و بر دلخواه او پیش می روم . یعنی اینکه ، رادیو برای تمام مخاطبان یک منبعِ آگاهی دهنده و امیدبخش است . و من گوینده باید بتوانم فارغ از حال و احوال خودم در زمان اجرای برنامه ، نسبت به احوالِ شنونده ام بی تفاوت نباشم زیرا او تمام توجه رادیو را می خواهد و نه حتی بخشی از آن را . 
به همین خاطر، این رادیوی دوست داشتنی ما ، هم برتاب و توان معاشرت مان افزود ، هم یادمان داد مردم صاحبان اصلی رسانه هستند !
 تولدش را گرامی بداریم واز آوَندهای حیاتش مراقب کنیم .                                                                                                 و بدانیم درعصرنفسگیرِ رقابت رسانه ای ، تنهایی رادیو ، تنهایی بخشی از جامعه است.

مهدی اسماعیلی گزارشگر رادیو تهران
باسلام به خانواده بزرگ درون و بیرون رادیو،به وسعت ایران و همه ایرانیان عزیزم، حتی فراتر از مرزهای کشورم.

رادیو از کودکی در کنار ما بود و با آن بزرگ شدیم، البته گاهی مارا به خواب خوش و آرام میبرد و بسیاری اوقات، بیدار و لحظات شادی را برایمان با صداها و برنامه های ماندگار، مانا و خاطره سازی نموده  و همچنان خواهد نمود.
اولین اشتیاقم در چسباندن سیم تک گوشی هایی بود که به ناودان حلبی پشت‌بام میزدم و صدای رادیو رو دریافت میکردم.
در جوانی به اتفاق خانواده و دوستان، شبها را با جانی دالر و سپس با صبح جمعه باشما، بهمراه تمامی مردم و شنودها، گره زده بودیم.
اما علاقه وافر به رادیو مخصوصا گزارشهای رادیویی، مسیر و نگاه به زندگی را برایم تغییر داد.
رادیو را زمانی عشق شنوندگان می‌پنداشتم ولی با ورود به رادیو، دیدم که این خود عشقه که از رادیو بیرون میاد و سپس بین مردم و شنوندگان انتشار پیدا می‌کنه.
از اینکه عضو کوچکی در این خانواده محترم و بزرگ هستم به خود میبالم و به همه عزیزان سالروز تاسیس رادیو را تبریک عرض میکنم.

فربد رحیمی مقدم گوینده رادیو تهران:
میون صدها هزار رسانه ی پر زرق برق آروم گرفته و به اصالت صداش و روزگاری که سپری کرده میباله...
هرچند که این روزها خبری از پیچ رادیو و اون صدای خش خش نوستالژیک نیست هرچند که جایگاه قبل رو نداره و رو طاقچه با یه ترمه ی خوشرنگ پوشیده نشده... اما از اونجایی که میدونه جادوی صدا... جادوی ارتباط و جادوی کلمه هیچ وقت نمیمیره خودش رو به روز کرده و رسیده به روزگار ما .
روز رادیو مبارک تمام عشاق قدیمی و جدیدش، مبارک کسایی که هنوز براشون مهمه چی به خورد گوششون میدن ،
شاید بعید باشه اما از اونجایی که رادیو رسانه ی گرم و خیال انگیزیه
بیایین چشمامون رو ببندیم و تصور کنیم یه صبح از رادیو اعلام کنم :
سلام امروز تمام مردم جهان در صلح و آرامش   هستن و خبری از جنگ نیست و ما حالمون خوبه .... خیلی خوب

پیام سیروس رجبی تهیه کننده رادیو جوان
من سیروس رجبی هستم و از سال 1374 وارد صدا و سیما شدم که از سال 1385 تهیه کنندگی در رادیو جوان را آغاز کردم.
در رادیو خنداندن و همراه کردن مخاطبی را که نمی‌بینید و نمی‌دانید در چه حال است سخت است اما ما این سختی را به جان خریدیم ‌تا مخاطب را همراه کنیم. بسیاری می‌گویند کار کردن در رادیو عشق است. بله؛ همدلی ‌و همراهی با مخاطب عشق می‌خواهد. افراد گاهی در رادیو درجا می‌زنند و یا رهایش می‌کنند و به سمت تلویزیون می‌روند، اما ماندن در رادیو عشق می‌خواهد.
در این سالها من برنامه‌های زیادی را تهیه کردم ‌و چند سالیست با کافه رادیو و جوان ایرانی سلام هر روز همراه مخاطبان هستم، و به نظرم رادیو جوان خانه اول و آخرم در کار تهیه کنندگی است، خیلی زمان ها بود که می‌توانستم در شبکه‌های دیگر برنامه‌سازی کنم، اما خانه من رادیو جوان است و اگر همراهی مخاطبین نبود شاید این خانه مدت‌ها پیش تغییر می‌کرد.
من سعی میکنم همیشه رادیو گوش کنم زیراکه گوش کردن برنامه دیگر همکارانم به من انرژی و حتی گاهی ایده ساخت برنامه بهتر را می‌دهد.
رادیو روزهای شاد و غمگین بسیاری دارد. هر تهیه کننده باید بتواند عوامل و مخاطبین را طوری مدیریت کند که لحظات خوبی برای مخاطبین بسازد. خدارا شاکرم که توانسته‌ام در رادیو بهترین لحظات را برای مخاطبین بسازم.
در رادیو جوان چند وقتی است که به دنبال شنیده شدن دهه هفتادیها و هشتادیها هستیم، که سعی کردیم مکانی به نام خانه جوان راه اندازی کنیم تا ضمن تعامل بیشتر مخاطبان با برنامه سازان، بتوانیم شنوندگان مستعد را وارد فضای برنامه سازی رادیو کنیم. که مسئولیت خانه جوان به عهده من است.
در پایان روز رادیو را به همه همکاران وخصوصا به مخاطبان عزیز تبریک عرض می‌کنم. امیدوارم که رادیو جوان مانا باشد تا بتوانیم روزهای خوب بهترین خاطره‌ها را برای مخاطبان بسازیم.

پیام ناصر یوسفیان گزارشگر رادیو جوان
من ناصر یوسفیان هستم و سالروز فرا رسیدن رادیو را به همه همکارانم تبریک و تهنیت عرض میکنم.
تا قبل از افتتاح رادیو در ایران، لهجه های مختلف که بسیار هم شیرین بودند و ‌هستند، در کشورمان استفاده می‌شد اما با آمدن رادیو زبان معیاری در کشور ایجاد شد و مبدا یک تغییر و تحول عظیم در کشور قرار گرفت، که همچنان آثارش را ما می بینیم.
از نظر هنری گفته می‌شود، شعر و کلام تنها هنری است که بعد ندارد، سینما، نقاشی، مجسمه سازی بعد دارد اما شعر، کلام و ادبیات بعد ندارد، در نتیجه نفوذ بالایی دارد. با تاسیس رادیو ‌و شروع کارش هنر شعر با تمام وجود گسترش پیدا کرد ودر کل کشور همه گیر شد.
‌جالب اینکه با وجود گسترش رسانه‌های مختلف و حتی در سال‌های اخیر با وجود فضای مجازی، رادیو کار خودش را انجام می‌دهد، نفوذش را همچنان حفظ کرده و به تازگی با آمدن فضای مجازی شرایطی ایجاد شده تا نفوذش بیشتر شود. امروزه ‌هرکس با یک تلفن هوشمند به راحتی می‌تواند از مزایای رادیو استفاده کند و ارتباط خود را با آن حفظ کند. در سال های اخیر رادیویی مانند رادیو جوان ثابت کرده است که اگر خوب عمل کند، مخاطب جذب می‌شود و خیلی وقت‌ها وقتی میفهمند من از رادیو جوان آمدم بطور خاص با من برخورد می‌کنند و میگویند ما شنونده برنامه هستیم، وقت میگذارند ، صحبت می کنند و ‌پیشنهاد می‌دهند .این یعنی نفوذ رادیو، یعنی هراندازه که تغییرات در کشور اتفاق بیافتد و رسانه‌های بیشتری بیاید، باز هم رادیو جایگاه خودش را دارد زیرا که تعریف خاصی در فرهنگ کشورمان دارد.
در واقع می‌شود گفت رسانه‌های شنیداری طرفدار بیشتری نسبت به دیگر رسانه‌ها دارد. کاری که رادیو می‌کند برای شنونده لذت بخش است و در هر حالتی می‌تواند از رادیو استفاده کند. ان شالله که بتوانیم از این موقعیت بهترین استفاده را بکنیم.
محمد درخشنده گوینده رادیو ورزش
محمد درخشنده هستم گوینده رادیو ورزش، در ابتدا روز رادیو را خدمت همکاران و مخاطبان رادیو و به ویژه رادیو ورزشی‌ها تبریک عرض می‌کنم.
امروز برای خانواده رادیو معنای خاصی دارد. به ویژه که برای ما این رسانه تبدیل به بخش جدایی‌ناپذیر زندگی شده و به واقع اگر به هر دلیلی قدری از آن فاصله بگیریم دلتنگش می‌شویم.
باید بپذیریم به واسطه تنوع ابزارهای ارتباطی و توسعه آن‌ها، رادیو هم مثل سایر رسانه‌های کلاسیک دیگر نظیر تلویزیون و روزنامه کارکرد گذشته را ندارد و یا شاید کارکردش تغییر کرده اما این به معنای به حاشیه رفتن آن نیست. اگر رادیو همگام با تغییرات نو به دنبال شیوه‌های جدید باشد، می‌تواند همچنان در تراز بالایی قرار بگیرد.
ورزش یکی از حوزه‌هایی بوده که اکثرا تازه و پرمخاطب است و در طول این دوران طرفداران زیادی را داشته است. از زمان اساتید بزرگی همچون مرحوم بهمنش که نسل اول پیشگامان ورزش در رسانه بودند تا به امروز که چند نسل آمدند و رفتند.
البته با آمدن رادیو ورزش مخاطبان از سردرگمی برای شنیدن تخصصی ورزش نجات پیدا کرده و امروز براحتی می‌توانند بروزترین، دقیق‌ترین و تخصصی‌ترین مطالب ورزشی را از این مرجع بشنوند. هر چند در رادیوهای دیگر هم برنامه‌هایی به ورزش اختصاص دارد اما این شبکه خاص‌تر است. به هر حال ما هستیم و تعصبمان نسبت به رادیو ورزش!
من از سال ١٣٨۵ فعالیتم را در رادیو ورزش شروع کرده و تا به امروز در این رسانه فعال هستم. البته آغاز به کارم در این رسانه از سال ١٣٧٨ در رادیو بندرعباس بود و یک سال پس از آن به ارومیه رفته و در رادیوی آن شهر مشغول شدم.
گاهی چیزهایی هستند که در دوران حرفه‌ای هرگز فراموش نمی‌شوند. برای من یکی از ماندگارترین قاب‌هایی که از رادیو ورزش دارم تصویری است که در کنار همکارانم سال ١٣٨٧ ثبت شد و جالب اینکه با یک جستجوی اسم رادیو ورزش آن عکس خاطره‌انگیز قابل تماشا است.
خسرو والی‌زاده پیشکسوت، کارشناس و گزارشگر رادیو ورزش:
من خسرو والی‌زاده پیشکسوت، کارشناس و گزارشگر رادیو ورزش هستم. ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات سالگرد رادیو را به همه همکاران رادیویی تبریک عرض می‌کنم. رادیو بسیار رسانه گرم و صمیمی است. بسیار این رسانه را دوست دارم.
شروع کارم با رادیو نبوده و کار خود را با رسانه مکتوب و در یک خبرگزاری در سال ۱۳۵۸ آغاز کردم. اما از حدود سال ۱۳۷۱ با عنوان کارشناس ورزشی و گزارشگری به رادیو پیوستم و شاهد صمیمی و پویا بودن این رسانه در طول فعالیت خود در شبکه‌های رادیویی مختلف از جمله رادیو ورزش، جوان، تهران و... بودم.
به دلیل علاقه‌ام به گزارشگری فوتبال داخلی و خارجی کار تدریس را هم انجام می‌دهم. طی ۲ دوره از طرف اداره آموزش سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به استان‌های مختلفی جهت تدریس گزارشگری رادیو و تلویزیون اعزام شدم.
مردم به این رسانه بسیار علاقه‌مند هستند‌. رسانه‌ای است که برخلاف تلویزیون قابل دسترس است. شما در هر مکانی که حضور دارید و یا در حالیکه در خیابان راه رفته می‌توانید از طریق نصب اپلیکیشن ایرانصدا، هر شبکه رادیویی را گوش دهید.
محیط بسیار صمیمی و افراد علاقه‌مندی در بخش‌های مختلف رادیو مشغول به فعالیت هستند. پیشکسوتان بسیار محترمی از جمله مسعود اسکویی و غلامعلی پیرایرانی و عوامل دیگری، همگی از افراد بزرگ و محترم هستند. صداهای ماندگاری در رادیو وجود دارد که این موضوع برتری آن را نسبت به سایر رسانه‌ها نشان می‌دهد.
علاقه من به رادیو منجر به همکاری ۳۰ ساله در این عرصه شده است.
برای همه همکارانم در رادیو آرزوی سلامتی می‌کنم. کسانی که پا در این عرصه گذاشتند باید عشق به این کار را داشته و در زمینه حرفه‌ و تخصصی که دارند مطالعات گسترده‌ای را انجام دهند. افراد مختلفی می‌روند و می‌آیند ولی رادیو همچنان پابرجاست و می‌تواند سال‌ها به مردم این کشور خدمت نماید.
احمدرضا طاهری سردبیر و تهیه‌کننده رادیو ورزش:
من احمدرضا طاهری سردبیر و تهیه‌کننده رادیو ورزش هستم.
آشنایی من با رادیو به دهه ۶۰ و برنامه تقویم تاریخ با صدای استاد فجری از رادیو ایران برمی‌گردد.
یکی از برنامه‌هایی که هنوز در خاطرات من ماندگار است، برنامه ورزش از رادیو تهران بود که مسابقات ورزشی را لحظه به لحظه پوشش می‌داد. با خانواده در حال رفتن به سفر بودیم که با صدای مسعود اسکویی و گزارش اکبر ارمنده آشنا شدم. دقیقا این جمله بود که مسعود اسکویی گفت "بریم به ورزشگاه یکصدهزار نفری آزادی تهران دیدار استقلال و وحدت تهران ببینیم چه نتیجه‌ای به دست آمده. آقای ارمنده چه خبر؟ آقای ارمنده گفت توی دروازه توی دروازه گل سوم وحدت وارد دروازه شد.آن زمان نوجوان بودم و هیچوقت فکر نمی‌کردم بعد از گذشت ۲۰ سال با این بزرگواران همکار شوم.
یکی دیگر از مواردی که من را به رادیو ترغیب کرد، زنگ خبر رادیو پیام در دهه ۷۰ بود‌. در دوران دانشجویی همیشه رادیو پیام گوش می‌کردم و همین امر موجب سوق دادن من به رادیو شد. از سال ۱۳۸۰ به صورت جدی وارد رادیو شده و در ابتدا در آرشیو مشغول به کار و پس از آن به هماهنگی تولید و پخش رفتم.
به دلیل اینکه علاقه زیادی به ورزش داشتم از سال ۱۳۸۱ نویسندگی در حوزه ورزش را آغاز و بعد سردبیر و سپس تهیه‌کنندگی را شروع کردم.
تاکنون حدود ۱۷ سال است که در رادیو ورزش مشغول هستم و هر برنامه رادیویی برای من مانند یکی از بچه‌های خودم است. برای تمام لحظات برنامه‌هایم فکر کرده و با اساتید و پیشکسوتان این حوزه مشورت می‌کنم.
کار در رادیو شاید به نظر راحت باشد اما اگر فکر و ایده نداشته باشید، نمی‌توانید شنونده را راضی نمایید چرا که رادیو با شنونده‌هایش زنده است. اگر کوچیکترین خطایی داشته باشید شنوندگان به راحتی موج رادیو را تغییر می‌دهند. اگر در رادیو عشق و علاقه و تخصص نباشد خیلی سریع مخاطبین را از دست می‌دهید.
رضا هدایت فر (گوینده)معارف
تبریک می گم تولد رادیو رو به همه همکارانم که شبانه روز برای ارتقاء برنامه های رادیو تلاش می کنند و خیلی خوشحالم که بعد از گذشت چند دهه از تولد رادیو همچنان مورد توجه مردم است این رسانه .
رادیو به عنوان یه وسیله ارتباطی در بین وسایل پیچیده دیگر ارتباطی با توجه به ویژگی هایی که داره تونسته خودش رو از طوفان حوادث خارج کنه و جایگاه خودش رو در بین مردم حفظ کنه و این نیست به جز به مدد مردمی بودن این رسانه و ارتباط تنگانگی که با قشرهای مختلف مردم در طول زمانهای مختلف ایجاد کردیم رسانه ساده گرم و صمیمی قابل دسترس در همه جا گسترده بودن  والبته تلاش هنرمندان فعال در رادیو به عنوان مهمترین ویژگی های رادیوست.
امیدوارم با رفع دغدغه های هنرمندان رادیوو تلاش مسولان شاهد رشد روزافزون و بیش از پیش جایگاه رادیو در بین مخاطبان باشیم.
 محمد حسن جلالی (تهیه کننده)معارف
سلام می کنم به اصحاب «صدا»! این روز صمیمی، روز میلاد «صدا» برهمه همکارانم در صدای جمهوری اسلامی مبارک!
صدا، مقدس ست؛ آن گونه که پیامبران در لحظه بعثت، به وسیله آن مخاطب شمرده شدند.
.امروز، رادیو، رسالت ابلاغ کلمه در محمل صدا را بر دوش دارد؛ رادیو، یک جعبه ساکن نیست؛ یک جبهه پر از حرکت است. آنان که این جعبه را به جبهه فرهنگ سازی تبدیل می کنند، سربازان تعقل و شعورند. و اصحاب صدا، با رسالتی آگاهانه، روح انسان سازی را در طبیعت مخاطب، احیا می کنند. نسیم می وزد و پایان می یابد، اما نفس اصحاب صدا، در محضر خدا، تا ابدیت جریان دارد؛ چرا که شعاعی از امانت پیامبری را در مدار خلقت، پیاده کرده است.
ابوالفضل سلیمانی تهیه کننده ،معارف
4اردیبهشت، سالروز میلاد رادیو ،این رسانه گرم و مهربان رو به همه همکاران پرتلاش و هنرمندم در صدا و سیمای جمهوری اسلامی تبریک می گم
چهارم اردیبهشت سالروز میلاد صداست روز تولد رادیو این انیس تنهایی ها، رسانه ای مهربان و یار و همراه همیشگی و دانش افزایی بی منت و صدای رسانه ایی یک ملت
روز رادیو بهانه ای است برای تقدیر و تشکر از زحمات هنرمندانی بی توقع و زحمت کش برای ارج نهادن به هنر کسانی که برای اعتلای سطح کیفی و کمی این رسانه پرمخاطب از ابتدا تا کنون تلاش کردند.